غرور لعنتی!

 
من دیگه غزل نمیگم واسه تو
 
اشکامو هدر نمیدم واسه تو
 
تو دقیقه های تلخ انتظار
 
چه میدونی چی کشیدم واسه تو
 
من می خوام دیگه فراموشت کنم
 
تو بمون با اون غرور لعنتی
 
قبل رفتنم ولی بذار بگم
 
خیلی سنگی ٬ خیلی بی محبتی
 
بعد از این ٬ کاری به من نداشته باش
 
این روزا ٬ روزای تردید منه
 
نمی خوام مثل همیشه رد بشم
 
وقت امتحان دل بریدنه
 
من می خوام تموم خاطراتمو
 
دستهای حادثه پر پر بکنه
 
بذار این جدایی همیشگی
 
دیگه این قصه رو آخر بکنه
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد